پست 7
دلنوشته های LITTLE GIRL-6
عشق من کجایی که پریشان توست این دل...
یادمه اون روز اول دستمو چه سفت گرفتی...
گفتی بی تو میمیرم...گفتم نترس همیشه هستم...
یادته اون روز دوم دستتو چه سفت گرفتم؟
گفتم بمون به پات نشستم...
رفتی و رها کردی دستامو...
من موندمو خاطرات سرد دستات...
من موندمو دستای سرد و تنهام...
من موندمو خاطره ی سرد باهم بودنمان...
من موندمو خاطره ی سرد بوسه های روییاییمان...
وای به حال دیوانه دل من!
بیچاره این دل مانده تنها با خاطراتت...
بله ای یوانه ل من به گناه عشق و دیوانگی باید بسوزی و بسازی و باز هم این سکوت لعنتی...
سکوتی که با هر پکش سوختم و دم نزدم...
سکوتی که به سوی تو میکشاند دل را...
چه زود رفتی و بودنت خاطره شد...
فقط ای کاش خاطراتت بیرنگ نشوند...
91/2/2
نظرات شما عزیزان:
"معرفت"
سلام ممنون که سر زدی